معنی فارسی brushball

B2

براش بال، ابزاری برای تمیز کردن که شکل دایره‌ای دارد و معمولاً برای سطوح حساس استفاده می‌شود.

A cleaning tool shaped like a ball that is designed for gentle surfaces.

example
معنی(example):

براش بال یک ابزار پاک‌کننده نوآورانه است.

مثال:

The brushball is an innovative cleaning tool.

معنی(example):

او از براش بال برای تمیز کردن سطوح حساس استفاده کرد.

مثال:

He used a brushball to clean the delicate surfaces.

معنی فارسی کلمه brushball

: معنی brushball به فارسی

براش بال، ابزاری برای تمیز کردن که شکل دایره‌ای دارد و معمولاً برای سطوح حساس استفاده می‌شود.