معنی فارسی brutalness
B1ویژگی یا حالت خشونت و بیرحمی.
The quality or state of being brutal; cruelty.
- NOUN
example
معنی(example):
قساوت زمستان باعث شد که در بیرون بمانیم.
مثال:
The brutalness of the winter made it hard to stay outside.
معنی(example):
او از قساوت جنایت که شاهد آن بود، درShock شد.
مثال:
He was shocked by the brutalness of the crime he witnessed.
معنی فارسی کلمه brutalness
:
ویژگی یا حالت خشونت و بیرحمی.
