معنی فارسی bruted
B1به کار بردن قدرت یا خشونت برای رسیدن به هدف.
To forcefully or violently achieve something.
- VERB
example
معنی(example):
او با قاطعیت از میان جمعیت سرسخت عبور کرد.
مثال:
He bruted his way through the tough crowd.
معنی(example):
تیم علیرغم همه مشکلات به پیروزی رسید.
مثال:
The team bruted out a victory against all odds.
معنی فارسی کلمه bruted
:
به کار بردن قدرت یا خشونت برای رسیدن به هدف.