معنی فارسی buccinal
B1باکینال، مربوط به ساختارها و ویژگیهای آناتومیک در ناحیه دهانی.
Pertaining to the buccal area or structures related to the mouth.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختارهای باکینال در آناتومی نقش دارند.
مثال:
Buccinal structures play a role in anatomy.
معنی(example):
درک ویژگیهای باکینال به مطالعات پزشکی کمک میکند.
مثال:
Understanding buccinal features helps in medical studies.
معنی فارسی کلمه buccinal
:
باکینال، مربوط به ساختارها و ویژگیهای آناتومیک در ناحیه دهانی.