معنی فارسی bucconinae
B2زیرخانوادهای از بوسکونیدهها که شامل یکسری از گونههای خاص است.
A subfamily within the Bucconidae family, comprising several specific species.
- NOUN
example
معنی(example):
بوسکونین بزرگترین زیرخانواده خانواده بوسکونیده است.
مثال:
Bucconinae is a subfamily of the Bucconidae family.
معنی(example):
بسیاری از پرندهنگرها به دنبال گونههای بوسکونین به خاطر صدای منحصر به فرد آنها هستند.
مثال:
Many birdwatchers seek Bucconinae species for their unique calls.
معنی فارسی کلمه bucconinae
:
زیرخانوادهای از بوسکونیدهها که شامل یکسری از گونههای خاص است.