معنی فارسی buck-tooth

B1

چهره‌ای که دندان‌های پیشین آن بیشتر از حد معمول بیرون زده‌اند.

Having prominent front teeth that project outward.

example
معنی(example):

او لبخند دندان‌پیشانی داشت که او را جذاب می‌کرد.

مثال:

He had a buck-tooth smile that made him look charming.

معنی(example):

شخصیت کارتونی به خاطر ظاهر دندان‌پیشانی خود شناخته شده بود.

مثال:

The cartoon character was known for his buck-tooth appearance.

معنی فارسی کلمه buck-tooth

: معنی buck-tooth به فارسی

چهره‌ای که دندان‌های پیشین آن بیشتر از حد معمول بیرون زده‌اند.