معنی فارسی bucky

B1

لقب یا اسم مستعار برای فردی که ممکن است نامش 'باکر' باشد یا به نوعی باکی باشد.

A nickname or informal term used for someone, often associated with a friendly demeanor.

example
معنی(example):

باكی همیشه اولین کسی بود که به جوک‌های خودش می‌خندید.

مثال:

Bucky was always the first to laugh at his own jokes.

معنی(example):

دوست من، باکی، عاشق تعریف داستان‌هایی از دوران کودکیش است.

مثال:

My friend Bucky loves to tell stories from his childhood.

معنی فارسی کلمه bucky

: معنی bucky به فارسی

لقب یا اسم مستعار برای فردی که ممکن است نامش 'باکر' باشد یا به نوعی باکی باشد.