معنی فارسی buddhistic

B2

مربوط به فلسفه و آموزش‌های بودا، تمریناتی که به افزایش آگاهی و آرامش می‌انجامد.

Relating to the philosophy or teachings of Buddhism.

example
معنی(example):

تمرینات بودیستی می‌توانند به کاهش استرس کمک کنند.

مثال:

Buddhistic practices can help reduce stress.

معنی(example):

او یک رویکرد بودیستی به زندگی را اتخاذ کرد.

مثال:

He adopted a Buddhistic approach to life.

معنی فارسی کلمه buddhistic

: معنی buddhistic به فارسی

مربوط به فلسفه و آموزش‌های بودا، تمریناتی که به افزایش آگاهی و آرامش می‌انجامد.