معنی فارسی buffering/buffering
B1در حالت انتظار برای دانلود یا بارگذاری اطلاعات در اینترنت یا یک دستگاه دیجیتال، به ویژه زمانی که ویدئو یا صدا پخش نمیشود و باید منتظر بمانید تا اطلاعات بارگذاری شود.
The process of preloading data to allow smooth playback for audio or video content.
- OTHER
example
معنی(example):
ویدیو در حال بارگذاری است، لطفا صبر کنید.
مثال:
The video is still buffering, please wait.
معنی(example):
من از این که اینترنت من کند باشد و مداوم بارگذاری شود متنفرم.
مثال:
I hate when my internet is slow and keeps buffering.
معنی فارسی کلمه buffering/buffering
:در حالت انتظار برای دانلود یا بارگذاری اطلاعات در اینترنت یا یک دستگاه دیجیتال، به ویژه زمانی که ویدئو یا صدا پخش نمیشود و باید منتظر بمانید تا اطلاعات بارگذاری شود.