معنی فارسی cuckoold

B1

کُکُلَد به مردی اطلاق می‌شود که همسر یا شریک زندگی‌اش به طور علنی با فرد دیگری رابطه جنسی دارد، و این وضعیت معمولاً بدون اطلاع او رخ می‌دهد.

A man whose wife or female partner is unfaithful.

example
معنی(example):

او خود را به عنوان کُکُلَد شناسایی می‌کند، به این معنی که شریک او با دیگران روابط دارد.

مثال:

He identifies as cuckolded, meaning his partner has relationships with others.

معنی(example):

اصطلاح کُکُل اغلب با روابط بزرگسالان خاصی مرتبط است.

مثال:

The term cuckold is often associated with specific adult relationships.

معنی فارسی کلمه cuckoold

: معنی cuckoold به فارسی

کُکُلَد به مردی اطلاق می‌شود که همسر یا شریک زندگی‌اش به طور علنی با فرد دیگری رابطه جنسی دارد، و این وضعیت معمولاً بدون اطلاع او رخ می‌دهد.