معنی فارسی buildable
B1قابل ساخت، به زمینی اطلاق میشود که برای ساخت و ساز مناسب و مجاز است.
Describes land that is suitable for construction or building.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این زمین برای ساخت یک خانه جدید قابل ساخت است.
مثال:
This land is buildable for a new house.
معنی(example):
شهر چندین قطعه زمین قابل ساخت را تصویب کرد.
مثال:
The city approved several buildable lots.
معنی فارسی کلمه buildable
:
قابل ساخت، به زمینی اطلاق میشود که برای ساخت و ساز مناسب و مجاز است.