معنی فارسی bulldoggishness
B2بولداگیشنس، ویژگی یا حالت سرسختی و پافشاری به طوری که در تصمیمات و رفتارهای فرد مشاهده میشود.
The quality of being stubborn or persistent, characteristic of a bulldog.
- NOUN
example
معنی(example):
بولداگیشنس او کار را برای همکاری با دیگران دشوار کرد.
مثال:
His bulldoggishness made it difficult for him to collaborate with others.
معنی(example):
بولداگیشنس تیم هم نقطه قوت و هم نقطه ضعف بود.
مثال:
The bulldoggishness of the team was both a strength and a weakness.
معنی فارسی کلمه bulldoggishness
:
بولداگیشنس، ویژگی یا حالت سرسختی و پافشاری به طوری که در تصمیمات و رفتارهای فرد مشاهده میشود.