معنی فارسی bulleting
B1بولت کردن به معنای یادداشتبرداری یا طراحی موارد بهصورت لیست با علامت گلوله است.
The act of marking or organizing items with bullet points.
- VERB
example
معنی(example):
معلم نکات مهم را بر روی تخته بولت میکند.
مثال:
The teacher is bulleting the important points on the board.
معنی(example):
در جلسه، ما موارد دستور کار را بولت میکنیم.
مثال:
In the meeting, we are bulleting the agenda items.
معنی فارسی کلمه bulleting
:
بولت کردن به معنای یادداشتبرداری یا طراحی موارد بهصورت لیست با علامت گلوله است.