معنی فارسی bumf
B1 /bʌmf/کاغذهای اضافی و غیر ضروری، معمولاً مستندات یا اطلاعات بی‌فایده.
Unnecessary paperwork or documents, often seen as clutter.
- noun
noun
معنی(noun):
Toilet paper.
معنی(noun):
Useless papers; now especially official documents, standardized forms, sales and marketing print material, etc.
example
معنی(example):
او باید همه‌ی کاغذهای اضافی که میز او را شلوغ کرده بود دور می‌ریخت.
مثال:
He needed to get rid of all the bumf cluttering his desk.
معنی(example):
کاغذهای اضافی اداری بسیار زیاد و بی‌نظم بودند.
مثال:
The bumf from the office was overwhelming and unorganized.
معنی فارسی کلمه bumf
:
کاغذهای اضافی و غیر ضروری، معمولاً مستندات یا اطلاعات بی‌فایده.
