معنی فارسی bummery
B1بامری، حالتی آرام و دوستانه که معمولاً در مکانهای غیررسمی و استراحتی حاکم است.
A relaxed and easy-going atmosphere, often in casual and recreational settings.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جو بامری باعث شد که همه احساس راحتی کنند.
مثال:
The bummery atmosphere made everyone feel relaxed.
معنی(example):
در طول تعطیلات، آنها از جو بامری ساحل لذت بردند.
مثال:
During the vacation, they enjoyed the bummery vibes of the beach.
معنی فارسی کلمه bummery
:
بامری، حالتی آرام و دوستانه که معمولاً در مکانهای غیررسمی و استراحتی حاکم است.