معنی فارسی bunchiest
B1پرچمترین به معنای زیاد بودن در یک دسته و انبوهی از چیزهاست.
Most formed into a bunch; resulting in a collection that is dense or closely grouped.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این پرچمترین دستهی انگور است که تا به حال دیدهام.
مثال:
This is the bunchiest bunch of grapes I have ever seen.
معنی(example):
پرچمترین گلها در باغ بیشترین توجه را جلب میکنند.
مثال:
The bunchiest flowers in the garden attract the most attention.
معنی فارسی کلمه bunchiest
:
پرچمترین به معنای زیاد بودن در یک دسته و انبوهی از چیزهاست.