معنی فارسی bundlet
B1یک دسته کوچک یا گروهی از اشیاء، معمولاً برای راحتی حمل و استفاده.
A small bundle or group of items, usually to facilitate carrying.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک دسته کوچک از گیاهان از باغ برداشت.
مثال:
She carried a small bundlet of herbs from the garden.
معنی(example):
او یک دسته از چوبها را بست تا آتش درست کند.
مثال:
He tied a bundlet of sticks to make a fire.
معنی فارسی کلمه bundlet
:
یک دسته کوچک یا گروهی از اشیاء، معمولاً برای راحتی حمل و استفاده.