معنی فارسی bundlings

B2

رایج‌ترین معنی، مجموعه یا دسته‌ای است که به هم مرتبط هستند.

Collections or groups of items that are tied together in some manner.

example
معنی(example):

ترکیب رنگ‌های هنرمند تأثیر زیبایی ایجاد می‌کند.

مثال:

The artist's bundlings of colors create a beautiful effect.

معنی(example):

ترکیب‌های مختلفی از داده‌ها برای تجزیه و تحلیل لازم بود.

مثال:

Different bundlings of data were required for the analysis.

معنی فارسی کلمه bundlings

: معنی bundlings به فارسی

رایج‌ترین معنی، مجموعه یا دسته‌ای است که به هم مرتبط هستند.