معنی فارسی bungeeing
B1شغل و فعالیت بونجی زدن، به پرش از ارتفاع با استفاده از طناب بونجی اشاره دارد.
The act of jumping from a high place while secured by a bungee cord.
- VERB
example
معنی(example):
بونجی زدن یک ماجرای هیجانانگیز برای بسیاری است.
مثال:
Bungeeing is a thrilling adventure for many.
معنی(example):
آنها از بلندترین پل کشور بونجی زدند.
مثال:
They went bungeeing off the highest bridge in the country.
معنی فارسی کلمه bungeeing
:
شغل و فعالیت بونجی زدن، به پرش از ارتفاع با استفاده از طناب بونجی اشاره دارد.