معنی فارسی bunkmates
B1بونکمیتها، افرادی که در یک اتاق مشترک یا خوابگاه با یکدیگر زندگی میکنند.
Individuals sharing a bed or sleeping area within a dormitory or shared living space.
- NOUN
example
معنی(example):
همه بونکمیتهای من دوستانه و کمککننده بودند.
مثال:
All my bunkmates were friendly and helpful.
معنی(example):
در هفتهی آشنایی با بونکمیتهای خود آشنا شدم.
مثال:
I met my bunkmates during orientation week.
معنی فارسی کلمه bunkmates
:
بونکمیتها، افرادی که در یک اتاق مشترک یا خوابگاه با یکدیگر زندگی میکنند.