معنی فارسی burblier
B1بربلتر، به معنای تولید صداهایی با فرکانس بیشتر و خوشایندتر، به ویژه در مورد جریان آب.
Comparative form of 'burbly', indicating a more pronounced bubbling or gurgling quality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آن جوی آب جریان بربلتری نسبت به آنچه هفته گذشته دیدیم دارد.
مثال:
That brook has a burblier flow than the one we visited last week.
معنی(example):
خنده او بربلتر از هر زمانی بود و اتاق را با شادی پر کرد.
مثال:
Her laughter was burblier than ever, filling the room with joy.
معنی فارسی کلمه burblier
:
بربلتر، به معنای تولید صداهایی با فرکانس بیشتر و خوشایندتر، به ویژه در مورد جریان آب.