معنی فارسی burdalone

B1

باردلونی، اصطلاحی برای توصیف حالتی از تنهایی یا بی‌وزنی عاطفی به حساب می‌آید.

A state of emotional loneliness or weightlessness.

example
معنی(example):

او پس از از دست دادن شغلش احساس باردلونی کرد.

مثال:

He felt burdalone after losing his job.

معنی(example):

طبیعت باردلونی وظیفه آن را حتی بیشتر چالش‌برانگیز کرده بود.

مثال:

The burdalone nature of the task made it even more challenging.

معنی فارسی کلمه burdalone

: معنی burdalone به فارسی

باردلونی، اصطلاحی برای توصیف حالتی از تنهایی یا بی‌وزنی عاطفی به حساب می‌آید.