معنی فارسی burdenable

B2

قابل بارگذاری، به وظایفی اطلاق می‌شود که می‌توانند بار اضافه‌ای بر دوش فرد بگذارند.

Describing tasks or responsibilities that can be overwhelming or excessive.

example
معنی(example):

برخی از وظایف قابل بارگذاری هستند و می‌توانند شما را دچار غرق کنند.

مثال:

Some tasks are burdenable and can overwhelm you.

معنی(example):

مسئولیت‌های قابل بارگذاری بیش از حد شده بود.

مثال:

The burdenable responsibilities were becoming too much.

معنی فارسی کلمه burdenable

: معنی burdenable به فارسی

قابل بارگذاری، به وظایفی اطلاق می‌شود که می‌توانند بار اضافه‌ای بر دوش فرد بگذارند.