معنی فارسی burdener

B1

بارگذار، فردی که بار مضاعفی به دیگران تحمیل می‌کند.

A person who imposes burdens on others.

example
معنی(example):

او به عنوان یک بارگذار در رابطه‌شان عمل می‌کرد.

مثال:

He acted as a burdener in their relationship.

معنی(example):

مردم اغلب او را به عنوان یک بارگذار می‌بینند نه یک کمک‌کننده.

مثال:

People often see him as a burdener rather than a helper.

معنی فارسی کلمه burdener

: معنی burdener به فارسی

بارگذار، فردی که بار مضاعفی به دیگران تحمیل می‌کند.