معنی فارسی bureaucratism
B2بوروکراسی به معنی سیستم اداری پیچیده و رویه‌های رسمی در سازمان‌ها است که می‌تواند منجر به کندی کارها شود.
A system of administration marked by excessive red tape and rigid procedures.
- NOUN
example
معنی(example):
بوروکراسی می‌تواند فرآیند تصمیم‌گیری در یک شرکت را کند کند.
مثال:
Bureaucratism can slow down the decision-making process in a company.
معنی(example):
برخی افراد معتقدند که بوروکراسی برای سازماندهی ضروری است.
مثال:
Some people believe that bureaucratism is necessary for organization.
معنی فارسی کلمه bureaucratism
:
بوروکراسی به معنی سیستم اداری پیچیده و رویه‌های رسمی در سازمان‌ها است که می‌تواند منجر به کندی کارها شود.
