معنی فارسی burghmote

B1

برگرموت، مجلسی است که به اجرای قوانین و مقررات محلی می‌پردازد.

A court or assembly that handled local governance and legal matters.

example
معنی(example):

برگرموت به اداره قوانین محلی پرداخته‌است.

مثال:

The burghmote dealt with the administration of local laws.

معنی(example):

تاریخی، برگرموت در امور مدنی تصمیم‌گیری می‌کرد.

مثال:

Historically, the burghmote made decisions on civic matters.

معنی فارسی کلمه burghmote

: معنی burghmote به فارسی

برگرموت، مجلسی است که به اجرای قوانین و مقررات محلی می‌پردازد.