معنی فارسی burglariously
B1به طور سرقتکارانه، به شیوهای که مربوط به دزدی باشد.
In a manner that involves burglary or theft.
- ADVERB
example
معنی(example):
دزدان به صورت سرقتکارانه در پناه تاریکی عمل کردند.
مثال:
The thieves acted burglariously under the cover of darkness.
معنی(example):
او رفتار دزدی او را توصیف کرد.
مثال:
She described his burglariously sneaky behavior.
معنی فارسی کلمه burglariously
:
به طور سرقتکارانه، به شیوهای که مربوط به دزدی باشد.