معنی فارسی burn someone in effigy

B2

سوزاندن یک شخصیت سیاسی یا اجتماعی در قالب یک مجسمه معمولاً به عنوان ابزاری برای ابراز نارضایتی یا خشم می‌باشد.

To create and burn a representation of a person (usually a disliked figure) as a form of protest or expression of disdain.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند در طول اعتراض، مجسمه‌ای از سیاست‌مدار را بسوزانند.

مثال:

They decided to burn the politician in effigy during the protest.

معنی(example):

سوزاندن کسی در قالب یک مجسمه، راهی برای ابراز خشم بدون آسیب مستقیم است.

مثال:

Burning someone in effigy is a way to express anger without direct harm.

معنی فارسی کلمه burn someone in effigy

: معنی burn someone in effigy به فارسی

سوزاندن یک شخصیت سیاسی یا اجتماعی در قالب یک مجسمه معمولاً به عنوان ابزاری برای ابراز نارضایتی یا خشم می‌باشد.