معنی فارسی burnishable
B2قابل سوزاندن، به ویژگیای اشاره دارد که میتوان آن را با سوزاندن یا حرارت شکل داد.
Describing a material or surface that can be polished or refined through burning or heating.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سطح ماده قابل سوزاندن است و آن را برای صیقلکاری آسان میکند.
مثال:
The surface of the material is burnishable, making it easy to polish.
معنی(example):
پارچههای قابل سوزاندن غالباً در مد لوکس استفاده میشوند.
مثال:
Burnishable fabrics are often used in high-end fashion.
معنی فارسی کلمه burnishable
:
قابل سوزاندن، به ویژگیای اشاره دارد که میتوان آن را با سوزاندن یا حرارت شکل داد.