معنی فارسی burnoosed

B2

برنوز به نوعی لباس سنتی و پوشش در برخی فرهنگ‌ها اطلاق می‌شود که معمولاً برای پوشاندن بدن استفاده می‌شود.

Wearing a burnoose, which is a traditional cloak worn in various cultures for warmth and protection.

example
معنی(example):

مرد برنوز در بازار با اطمینان قدم می‌زد.

مثال:

The burnoosed man walked through the market with confidence.

معنی(example):

در فرهنگ‌های سنتی، لباس‌های برنوز در مراسم‌ها پوشیده می‌شود.

مثال:

In traditional cultures, burnoosed attire is worn during ceremonies.

معنی فارسی کلمه burnoosed

: معنی burnoosed به فارسی

برنوز به نوعی لباس سنتی و پوشش در برخی فرهنگ‌ها اطلاق می‌شود که معمولاً برای پوشاندن بدن استفاده می‌شود.