معنی فارسی burrobrush

B1

نوعی ابزار ساده برش و پاک‌سازی در باغبانی.

A type of tool used for grooming and maintenance in gardening.

example
معنی(example):

برس گراز برای نگهداری بسیار مفید بود.

مثال:

The burrobrush was useful for maintenance.

معنی(example):

آنها از برس گراز برای تمیز کردن باغ استفاده کردند.

مثال:

They used the burrobrush to clean the garden.

معنی فارسی کلمه burrobrush

: معنی burrobrush به فارسی

نوعی ابزار ساده برش و پاک‌سازی در باغبانی.