معنی فارسی bursarial
B1مرتبط با بورس و کمکهای مالی، به ویژه در مؤسسات آموزشی.
Pertaining to a bursar or the management of funds, especially in educational institutions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بودجههای بورسی معمولاً برای حمایت از بورسهای تحصیلی استفاده میشوند.
مثال:
Bursarial funds are often used to support student scholarships.
معنی(example):
دفتر بورسی توزیع کمکهای مالی را مدیریت میکند.
مثال:
The bursarial office manages the distribution of financial aid.
معنی فارسی کلمه bursarial
:
مرتبط با بورس و کمکهای مالی، به ویژه در مؤسسات آموزشی.