معنی فارسی burthensome
B1بار سنگین به معنای وظیفه یا انتظاراتی که فشار یا زحمت زیادی به همراه دارد.
Causing a burden or difficulty; heavy or taxing.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Characteristic of a burden; arduous or demanding
example
معنی(example):
وظیفهای که burdensome بود، تمام روز طول کشید تا انجام شود.
مثال:
The burthensome task took all day to complete.
معنی(example):
او متوجه شد که انتظارات سنگین دشوار است که به خوبی مدیریت کند.
مثال:
She found the burthensome expectations difficult to manage.
معنی فارسی کلمه burthensome
:
بار سنگین به معنای وظیفه یا انتظاراتی که فشار یا زحمت زیادی به همراه دارد.