معنی فارسی burtonize
B1بوریتونیزه کردن، به معنای تطابق یا بهبود روشها و رویهها بر اساس استانداردهای خاص.
To adapt or improve methods according to specific standards.
- VERB
example
معنی(example):
ما باید رویکرد خود را به پروژه بوریتونیزه کنیم.
مثال:
We need to burtonize our approach to the project.
معنی(example):
این شرکت قصد دارد استراتژی بازاریابی خود را بوریتونیزه کند.
مثال:
The company plans to burtonize its marketing strategy.
معنی فارسی کلمه burtonize
:
بوریتونیزه کردن، به معنای تطابق یا بهبود روشها و رویهها بر اساس استانداردهای خاص.