معنی فارسی bush-crashes

B1

بوش به معنی درختچه یا گیاهان کم‌ارتفاع است که هنگامی که چیزی به آن برخورد می‌کند، صدا ایجاد می‌کند.

The action of a bush making noise when impacted by something.

example
معنی(example):

بوش به شدت صدا می‌کند زمانی که گوزن‌ها از آن عبور می‌کنند.

مثال:

The bush crashes loudly when the deer run through it.

معنی(example):

او در شب و در حین کمپینگ صدای بوش‌ها را شنید.

مثال:

He heard the bush crashes at night while camping.

معنی فارسی کلمه bush-crashes

: معنی bush-crashes به فارسی

بوش به معنی درختچه یا گیاهان کم‌ارتفاع است که هنگامی که چیزی به آن برخورد می‌کند، صدا ایجاد می‌کند.