معنی فارسی busy lizzies
B2افرادی که به شدت فعال و مشغول در انجام کارها و برنامه‌ریزی‌ها هستند.
People who are extremely active and busy organizing things.
- NOUN
example
معنی(example):
او به باغبانی علاقه دارد و یکی از آن کنجکاوها شده است.
مثال:
She loves gardening and has become one of those busy lizzies.
معنی(example):
کنجکاوهای خانواده او همیشه در حال برنامه‌ریزی برای فعالیت‌ها هستند.
مثال:
The busy lizzies in her family are always planning activities.
معنی فارسی کلمه busy lizzies
:
افرادی که به شدت فعال و مشغول در انجام کارها و برنامه‌ریزی‌ها هستند.
