معنی فارسی butterless
B1بدون کره، به جملات یا مواد غذایی اشاره دارد که در آن کره وجود ندارد.
Referring to foods or items that do not contain butter.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ما یک کیک بدون کره برای افرادی که نسبت به لاکتوز حساس هستند، درست کردیم.
مثال:
We made a butterless cake for those who are lactose intolerant.
معنی(example):
این دستور پخت کاملاً بدون کره بود و به جای آن از روغن استفاده شد.
مثال:
The recipe was completely butterless, using oil instead.
معنی فارسی کلمه butterless
:
بدون کره، به جملات یا مواد غذایی اشاره دارد که در آن کره وجود ندارد.