معنی فارسی buttocked
B1به معنای نشسته یا به حالت نشسته بودن است.
Referring to the condition of being seated or sitting down.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مرد افتاد و روی زمین به صورت نشسته فرود آمد.
مثال:
The man fell and landed buttocked on the ground.
معنی(example):
پس از یک روز طولانی، او روی مبل نشسته استراحت کرد.
مثال:
After a long day, she sat down buttocked on the couch.
معنی فارسی کلمه buttocked
:
به معنای نشسته یا به حالت نشسته بودن است.