معنی فارسی buttonholder

B1

دکمه‌نگه‌دار، وسیله‌ای برای نگه‌داری دکمه‌ها و جلوگیری از گم شدن آن‌ها.

An item used to keep buttons organized and in one place.

example
معنی(example):

او یک دکمه‌نگه‌دار خرید تا وسایل دوخت خود را سازماندهی کند.

مثال:

She bought a buttonholder to organize her sewing supplies.

معنی(example):

دکمه‌نگه‌دار تمام دکمه‌ها را در یک مکان ایمن نگه داشت.

مثال:

The buttonholder kept all the buttons in one secure location.

معنی فارسی کلمه buttonholder

: معنی buttonholder به فارسی

دکمه‌نگه‌دار، وسیله‌ای برای نگه‌داری دکمه‌ها و جلوگیری از گم شدن آن‌ها.