معنی فارسی buzzardlike
B2پرندهصفت، به معنای شبیه به پرندگان و رفتارهای آنها، به خصوص در زمینههای منفی.
Resembling a buzzard in appearance or behavior, often in a negative context.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ظاهر پرندهصفت او باعث شد در جمع برجسته شود.
مثال:
His buzzardlike appearance made him stand out in the crowd.
معنی(example):
نگرش پرندهصفتی که او نشان داد، ناخوشایند بود.
مثال:
The buzzardlike attitude he displayed was off-putting.
معنی فارسی کلمه buzzardlike
:
پرندهصفت، به معنای شبیه به پرندگان و رفتارهای آنها، به خصوص در زمینههای منفی.