معنی فارسی buzzerphone
B1بوزرفون، وسیلهای برای برقراری ارتباط که به ویژه در شرایط خاص استفاده میشود.
A communication device designed for quick alerts, often used in specific settings.
- NOUN
example
معنی(example):
او از یک بوزرفون برای برقراری ارتباط در طول بازی استفاده کرد.
مثال:
He used a buzzerphone to communicate during the game.
معنی(example):
بوزرفون امکان هشدار سریع در مواقع اضطراری را فراهم کرد.
مثال:
The buzzerphone allowed for quick alerts in an emergency.
معنی فارسی کلمه buzzerphone
:
بوزرفون، وسیلهای برای برقراری ارتباط که به ویژه در شرایط خاص استفاده میشود.