معنی فارسی buzzwigs

B1

چندین نوع کلاه یا پوشش سر مشابه وزوز که برای تفریح و سرگرمی استفاده می‌شود.

Plural of buzzwig; costumes or decorative wigs often worn for entertainment.

example
معنی(example):

این فروشگاه انواع مختلف وزوزها را برای رویدادهای سرگرم‌کننده می‌فروشد.

مثال:

The store sells different kinds of buzzwigs for fun events.

معنی(example):

آنها وزوزهای خنده‌دار را برای رژه انتخاب کردند.

مثال:

They chose silly buzzwigs for the parade.

معنی فارسی کلمه buzzwigs

: معنی buzzwigs به فارسی

چندین نوع کلاه یا پوشش سر مشابه وزوز که برای تفریح و سرگرمی استفاده می‌شود.