معنی فارسی byzantium
B1بیزانس، نام باستانی برای شهر کنستانتینوپول، که در واقع مرکز امپراتوری بیزانس بود.
An ancient city that was the capital of the Byzantine Empire, known for its wealth and culture.
- NOUN
example
معنی(example):
بیزانس یک شهر محوری در تاریخ باستان بود.
مثال:
Byzantium was a pivotal city in ancient history.
معنی(example):
سقوط بیزانس پایان امپراتوری بیزانس را نشان داد.
مثال:
The fall of Byzantium marked the end of the Byzantine Empire.
معنی فارسی کلمه byzantium
:
بیزانس، نام باستانی برای شهر کنستانتینوپول، که در واقع مرکز امپراتوری بیزانس بود.