معنی فارسی byzantinism
B1بیزانتیسم، اصطلاحی برای توصیف ویژگیها و سبکهای خاص مربوط به امپراتوری بیزانس.
The style, art, and cultural characteristics associated with the Byzantine Empire.
- NOUN
example
معنی(example):
بیزانتیسم معمولاً با طراحیهای پیچیده و زینتی مشخص میشود.
مثال:
Byzantinism is often characterized by complex and ornate designs.
معنی(example):
مطالعه بیزانتیسم به ما کمک میکند تا تأثیر امپراتوری بر هنر را درک کنیم.
مثال:
The study of byzantinism helps us understand the empire's influence on art.
معنی فارسی کلمه byzantinism
:
بیزانتیسم، اصطلاحی برای توصیف ویژگیها و سبکهای خاص مربوط به امپراتوری بیزانس.