معنی فارسی cabalism
B1مجموعهای از عقاید و فلسفههای مرتبط با کابالا
A set of beliefs and philosophical insights related to cabala.
- NOUN
example
معنی(example):
کابالیسم به خاطر بینشهای فلسفیاش مطالعه میشود.
مثال:
Cabalism is studied for its philosophical insights.
معنی(example):
کتابهای زیادی به اصول کابالیسم میپردازند.
مثال:
Many books discuss the principles of cabalism.
معنی فارسی کلمه cabalism
:
مجموعهای از عقاید و فلسفههای مرتبط با کابالا