معنی فارسی caban

B1

کلبه، نوعی ساختمان کوچک و ساده که معمولاً در طبیعت یا مناطق روستایی قرار دارد.

A small, simple shelter or dwelling, often found in rural or natural settings.

example
معنی(example):

ما در طول تعطیلات خود در یک کلبه دنج اقامت کردیم.

مثال:

We stayed in a cozy caban during our vacation.

معنی(example):

کلبه با درختان زیبایی احاطه شده بود.

مثال:

The caban was surrounded by beautiful trees.

معنی فارسی کلمه caban

: معنی caban به فارسی

کلبه، نوعی ساختمان کوچک و ساده که معمولاً در طبیعت یا مناطق روستایی قرار دارد.