معنی فارسی cabane
B1کلبه، یک سازه کوچک و معمولاً چوبی که برای استراحت یا بازی استفاده میشود.
A small structure, often made of wood, used for rest or play.
- NOUN
example
معنی(example):
کودکان در کلبه ساخته شده در حیاط بازی کردند.
مثال:
The children played in the cabane built in the yard.
معنی(example):
ما کلبه را برای جشن تزئین کردیم.
مثال:
We decorated the cabane for the party.
معنی فارسی کلمه cabane
:
کلبه، یک سازه کوچک و معمولاً چوبی که برای استراحت یا بازی استفاده میشود.