معنی فارسی cabdriving
B1رانندگی با تاکسی، حرفهای که شامل حمل و نقل مسافران در شهر با استفاده از تاکسی است.
The act of driving a taxi to transport passengers around a city.
- OTHER
example
معنی(example):
او در اوقات فراغت خود از رانندگی با تاکسی در اطراف شهر لذت میبرد.
مثال:
He enjoys cabdriving around the city during his free time.
معنی(example):
رانندگی با تاکسی نیاز به مهارتهای خوب در مسیریابی دارد.
مثال:
Cabdriving requires good navigation skills.
معنی فارسی کلمه cabdriving
:
رانندگی با تاکسی، حرفهای که شامل حمل و نقل مسافران در شهر با استفاده از تاکسی است.