معنی فارسی cabecudo

B1

کابکدو، نوعی سوسک که به دلیل فرم خاص سرش شناخته می‌شود.

A beetle characterized by its distinctive head shape.

example
معنی(example):

کابکدو یک گونه از سوسک است که در جنگل‌های بارانی یافت می‌شود.

مثال:

The cabecudo is a species of beetle found in rainforests.

معنی(example):

او رفتار کابکدو را در کلاس زیست‌شناسی خود مطالعه کرد.

مثال:

He studied the behavior of the cabecudo in his biology class.

معنی فارسی کلمه cabecudo

: معنی cabecudo به فارسی

کابکدو، نوعی سوسک که به دلیل فرم خاص سرش شناخته می‌شود.