معنی فارسی cabiritic

B1

کابیریتیک، واژه‌ای برای توصیف عناصری که به کابیری و سنت‌های مرتبط با آن اشاره دارند.

Describing features or items that relate specifically to the cabiri and their traditions.

example
معنی(example):

عناصر کابیریتیک معمولاً در تشریفات باستانی یافت می‌شوند.

مثال:

Cabiritic elements are often found in ancient rituals.

معنی(example):

این اثر هنری دارای موتیف‌های کابیریتیک است.

مثال:

This artwork has cabiritic motifs.

معنی فارسی کلمه cabiritic

: معنی cabiritic به فارسی

کابیریتیک، واژه‌ای برای توصیف عناصری که به کابیری و سنت‌های مرتبط با آن اشاره دارند.